وقتی حرفی نیست عنوانی نیست
30تا کامنت همهههههه اسپم یه کامنت خصوصی خالی ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!! امروز بعد از کلی زحمت بالاخره تراز آزمونم 6812 شد 200 تا دیگه بشه حله مدرسه شروع شده هرچند این جمله واسه منی که تابستونم مدرسه میرفتم خنده داره ولی خب چه میشه کرد هرروز بیشتر ازمون کار میکشن :/ باشد که رستگار شویم دوستان من کم به وبم سر میزنم چون کارام زیاده جواب کامنت هارو دیر دادم ناراحت نشید خوب درس بخونید :D اوفففففف آهنگ فیلم پدرخوانده یعنی زندگی.هرکی گوش نده نصف عمرش هدر رفته 5سال پیش یه آهنگ که با برنامه گوشی درست شده بود به دستم رسید.از همون موقع عاشقش بودم.با اینکه اسمشم نمیدونستم.بعدا فهمیدم پدرخوانده است.بعدا هم فهمیدم موسیقی اصلیش یعنی یه عالم دیگهههههه.آدمو پرت میکنه.اصلا نمیدونم چجوری توصیفش کنم.حتی کسی هم که از موسیقی سر در نیاره اینو میفهمه فکر نکنم کسی وجود داشته باشه از این آهنگ خوشش نیاد.عشقههههههههههههه "نرو" مال دیروز بود امروز در رو هم پشت سرت ببند اگه من بعضی وقتا شعر عاشقانه میذارم به این دلیل نیست که عاشقم یا کسیو دوست دارم.نه کسی رو دوست ندارم لطفا بی جنبه ها همه چیو به خودشون نگیرن یواش گفتم دوست دارم... واسه اینه که نشنیدی... بلد نیستم که بد باشم،نگو اینو نفهمیدی بذار باشم کنار تو کنار عطر تن پوشت بذار حتی واسه یک بار برم تو عمق آغوشت ولی با گریه این بارم میگم خیلی دوست دارم اگه بازم پشیمونی به روت اصلا نمیارم.... محبوب من نگاهت تلاطم رودخانه ایست که شب هنگام به شکار ماه آمده است و سکون دشتی که به روز خود شکار خورشید است when i am gone what will you do? who will write and draw for you? somepne smarter_someone new? someone better_maybe you? shel silverstein از احساس به کلمه رسیدم و از کلمه ... از کلمه به نت رسیدم ... به موسیقی ... به ملودی حالا راستش دستم به قلم نمیره ... یه زمانی مینوشتم یه سری ها بخونن ولی موسیقی زبونی نیست که همه بفهمن ... استادم میگه استعدادشو دارم جلسه ششم قراره یه آهنگ کامل بزنم.یعنی هفته دیگه .... نمیدونم چجوری شد واقعا نمیدونم قبلا میگفتم علاقه ای به موسیقی ندارم ولی حالا نه .... حالا روزا اگه گیتارمو نگیرم دستم شب نمیشه خیلی عجیبه انگار بهش پیوند خوردم.حتی ساده ترین نت ها هم برای گوش هام نوازشه حال خاصی دارم.کمی بیشتر از قبل تو خودم هستم.بعضی وقتا بی دلیل آواز میخونم با صدای بلند...الان دیگه همه به این کارم عادت کردن.یه جور تشنگی خاصی پیدا کردم.هر هفته 50تا آهنگ دان میکنم خیلی مشتاقم زودتر هفته دیگه بشه.ولی آخرش باید بگم خدایا شکرت.یعنی در واقع از اول باید میگفتم خدایا بابت همه چیز شکرت.... پ.ن:یه آهنگ فوق العاده آپ کردم ولی نمیخونه....شاید کسی بشناستش : ماه در میاد که چی بشه میخواد عزیز کی بشه..... حکایت عجیبیست... خداوند میبیند و می پوشاند مردم نمیبینند و فریاد میزنند گاهی قاصدک دوباره خبر از دلم میاره دل عاشقم همیشه نفس هاتو کم میاره به تو نزدیکم و دوری مثل بارون پشت شیشه تو رو دارم و ندارم ته زندون همیشه بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان آرام خوشه ی ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست براورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب آیینه ی عشق گذران است باش فردا که دلت با دگران است تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن با تو گفتم : حذر از عشق؟ ندانم سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم روز اول که دل من به تمنای تو پر زد چون کبوتر لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت اشک در چشم تو لرزید ماه بر عشق تو خندید یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیدم نه گسستم نه رمیدم رفت در ظلمت شب آن شب و شبهای دگر هم نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم بی تو امّا به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
تو کجایی سهراب؟آب را گل کردند.چشمه ها را بستند و چه با دل کردند صبر کن سهراب.گفته بودی قایقی خواهم ساخت،دور خواهم شد از این خاک غریب،قایقت جا دارد؟ من هم از بیوفایی اهل زمین دلگیرم شیشه ی پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ... حمید مصدق نه چتر داشتی با خودت نه چمدان نه روزنامه عاشقت شدم... از کجا باید میفهمیدم مسافری؟ اینجا در دنیای من گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند....... دیگر گوسفند نمی درند.... به نی چوپان دل میسپارند و گریه میکنند.... خیلی خیلی خوشحالم.3 روز هم نشده که تصمیم گرفتم برم گیتار یاد بگیرم همه چی جور شد.دوشنبه هم جلسه اولمه.خدایا شکرت :) مادر مثل یه مداد میمونه،تراشیده شدن و تموم شدنش رو میبینی ولی پدر مثل یه خودکاره،ظاهرش عوض نمیشه اما یه روز دیگه نمی نویسه
Power By:
LoxBlog.Com |